ای کاش شبی لایق دیدار تو باشم
از پرده دل راز نگهدار تو باشم
دستم تهی ونیست کلافی به بساطم
تابر سر بازار خریدار توباشم
یک عمر به دنبال امان بودم وصحت
منت نه و بگذار که بیمار توباشم
ای سایه لطفت همه جا روی سرمن
بگذار که در سایه دیوار توباشم
ای کاش شبی آیدودرجامع سهله
با چشم دلم زائر رخسار توباشم
باتشکراز: مجید رجبی
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمر جاویدان بماند
خدا را میدهم سوگند بر عشق
هر آنخواهی برایت - بماند
بپایت ثروتی افزون بریزد
که چشم دشمنت حیران بماند
تنت سالم سرایت سبزه باشد
برایت زندگی آسان بماند
تمام فصل سالت عید باشد
چراغ خانه ات تابان باشد
----